سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
کلوپ هواداران یاس
صفحه نخست               ATOM               عناوین مطالب وبلاگ              نقشه سایت

دانلود آهنگ با لینک مستقیم 

http://s6.picofile.com/file/8223542534/bam.mp3.html

متن آهنگ:

شب جمعه هوا سرد توی خونه کاهگلی هم جمع

 

زن ومرد و بچه با پیر و جوون  دشکا رو بغل هم مامان چیده بود.

 

بر وبچه های مدرسه ای شاد شاد که دیگه فردارو بیدار نمی شن زخواب.

 

بابا بزرگ بچه ها داشت فکر می کرد تسبیح توی دستش ذکر می کرد.

 

یه جوون اومده بود واسه ی مرخصی،یکی توی تولد بود یکی توی عروسی.

 

بچه طفل شیر خوره تو بغل مامانش با این حس امنیت که لولو نیاد سراغش.

 

بابای کوچولو ها چشاشو بازکرد،پسر بچه هاشو بوسید وناز کرد.

 

ولی می شد یه چیزی رو تو چشاشون درک کرد که امشب با بقیه ی شبا فرق می کرد...

 

یه دفعه همه چی بهم ریخت زمین خدا با اون عظمتش لرزید

 

آسمون داشت روی سر بم می چرخید دیوارای خونه ها داشت از هم دیگه می ترکید

 

از در و دیوارای خونه ها داشت خون می چکید،خونه های بی استخون نشست کرد،خوابید.

 

صدای جیغ وداد و آه وناله رو می شد شنید.

 

می شد ترسو تو چشمای تک تکشون واقعا دید.

 

هر کس این صحنه ها رو از نزدیک دید مخش پوکید که چند تا بنده ی خدا زیر آوارشدن شهید.

 

هیشکی نمی خواست بمیره چون همه بودن امید وار یکی هنوز بود بدهکار یکی دیگه هم گناهکار.

 

توی مشیعیت خدا هیچ وقت نمی شه دست برد اونی که باید زنده بود،اون که باید می رفت ،می مرد..

 

دخترک کوچولو گفت مامان می ترسم بدو دستتو بیا بگیر تو دستم دویدن با هم سریع رفتن توی حیاط ولی عجل دیگه به اونا فرصت نداد.

 

پسر بچه های معصوم توی خواب کل خونه روی سر اونا شد خراب ولی بابا از اون جون سالم به در برد.پسر بچه هاشواز زیر خاک بیرون آورد.اون با دست خودش اونا رو دفن کردو از خداوند بزرگ طلب عفو کرد.

 

که ای کاش که منم باهاشون می مردم نه اینکه عاقبت من دفنشون می کردم.

 

ولی حالا دیگه دیر شده بابای من دیگه از این به بعد نمی شنوی صدای من.

 

همش استرسو صداهای تپش قلب،صدای فریاد و باز بسته شدن در یکی می دویید به شرق،یکی می دویید به غرب،همه پابرهنه توی این هوای سرد،یکی توی همین ماجرای پر از درد جون به جون آفرین تسلیم کرد.

 

همین یکی یکی،یک و دو و سه وچهار حالا شمارشون رسید به پنجاه هزار.
شهر بم با اون همه نعمات ارگ بم ، اون مزرعه مرکبات همه آدمای پر شور وبا نشاط همه با هم دیگه رفتن زیر خاک.

 

بیا خودتو آماده کن واسه ی جهاد دست بم رو بگیر واسه اتحاد.اگه پول نمی تونی بدی دل داری بده.

مردم مملکتمونو یاری بده.دستامون میره سمت آسمون که دیگه زلزله نیاد توی کشورمون....




موضوع مطلب :

پنج شنبه 94 آبان 28 :: 10:17 صبح

لوگو

آمار وبلاگ
  • بازدید امروز: 8
  • بازدید دیروز: 2
  • کل بازدیدها: 13707